سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق بی پایان

 

چشم در چشم  تو می دوزم ، دستانت را با تمام احساسم به دست می گیرم و می فشارم .

در چشمانم چه می بینی ؟ نگاه پر از خواهشم را می بینی ؟

 سکوت می کنم . سکوتم را می شنوی؟

کلمات را در حصار زبانم به بند می کشم تا همیشه نهفته بماند . تو سکوتم را می شنوی آیا ؟

کلامی نمی گویم . چرا که کلمات نمی توانند همه احساسم را آنگونه که هستند بیان کند .

از تو نمی گویم . چرا که هیچ توصیفی سزاوار توصیف تو نیست .

تو که هستی که من اینگونه از تو بی تابم

تو از تبار کدامین  ستاره ای که اینگونه بر آفتاب طعنه میزنی ؟

با من بمان و بگذار از عطر نفسهایت معطر شوم .

با من بمان و بگذار از نجابت نگاهت نجیب شوم .

با من بمان و بگذار از مهربانی نگاهت مهربانی را لمس کنم .

با من بمان و بگذار از صداقت کلامت صادق شوم .

با من بمان و بگذار از گرمی دستانت گرم شوم .

با من بمان و بگذار از شانه هایت تکیه گاهی ابدی برای خود داشته باشم .

با من بمان و بگذار از با تو بودن زنده بمانم و زندگی کنم .

با من بمان . با من بمان ای پناه خستگی ها یم . تو که باشی از هیچ چیز نمی هراسم . با من بمان .

تو که باشی از سختی ها نمی هراسم

تو که باشی از مشکلات زندگی نمی هراسم

تو که باشی از فصل خزان باکی ندارم

تو که باشی از هیچ چیز نمی هراسم .

بمان و نگذار هراس بی تو بودن نهراسیدنم را از زندگی هراسی بزرگ باشد .

بمان و نگذار که بی تو پوچ شوم .

با من بمان .

تقدیم به ساحل زندگیم که با وجودش

آرامترینم .


نوشته شده در چهارشنبه 89/1/25ساعت 10:21 صبح توسط الماس نظرات ( ) |


Design By : Pichak

جاوا اسکریپت

کد آهنگ

کد ماوس