تنم هر روز می لرزد و قلبم سخت می گیرد ، و این معنای تلخی می دهد ، از عشق می ترسم . لبم هر روز می خشکد و این معنای سردی می دهد ، در عشق می پوسم . ولی زیبا ، چنین هر روز لرزیدن و خشکیدن چنین از عشق ترسیدن و پوسیدن بدان در راه تو بسیار می ارزد . دلم ابریست ، تنهایم برای سفره تنهایی ام اینک ، تو مهمان باش زیبایم . تنم زخمیست ، بیمارم سکوتم از لبانش درد می بارد ، برای زخمهای کهنه ام اینک ، تو درمان باش زیبایم . سراپا بغض می گیرم ولی لبریز فریادم ، پرم از ابر ، صد افسوس زیبایم ، که باران با تمام کینه اش امشب نمی بارد وگرنه پاسخش را تا سحر با اشک می دادم .
Design By : Pichak |